با توجه به اینکه مبحث قتل از مباحث پر اهمیت و استراتژیک اجتماعی است از شما استاد عالی مقام خواهشمند هستیم که موافقت فرمایید اینجانب دانشجویان رشته حقوق سمیه جعفری و فاطمه مشایخی تحقیقی تحت عنوان بررسی و مقایسه ارکان قتل عمد و غیرعمد در نظام کیفری ایران و نظام کیفری ایالات متحده آمریکا ارائه نماییم-
در ابتدا ارکان قتل عمد را در ایران با هم بررسی کرده و سپس آن را با ارکان قتل عمد در نظام کیفری و ایالات متحده آمریکا مقایسه خواهیم کرد و سپس ارکان قتل غیر عمد را نیز در ایران بررسی کرده و با ارکان قتل غیرعمد در نظام کیفری ایالات متحده آمریکا مقایسه مینماییم.
قتل از بزرگترین جنایات است که امنیت اجتماع را مختل میسازد و به همین جهت کیفر و عقوبت آن را شریعت مقدّسة اسلام از شدیدترین کیفر و عقوبتها در دنیا و عقبی مقرر نموده است .
در آیه ۳۱ از سوره مائده خداوند عزّ و جل میفرمایند : « هر کس دیگری را بدون اینکه به لحاظ قصاص و فساد او در زمین باشد، بکشد مثل این است که تمام مردم را کشته است و آنکه او را زنده کند ( از قصاص و مجازات او را عفو کند ) مثل این است که همة مردم را زنده ساخته است » .
با اندک تعمّقی در این آیه شریفه معلوم میگردد که همة مردم، یک پیکر واحد محسوب شده و افراد جامعه به منزلة اعضای آن پیکرند و قتل یک فرد که در ارتباط با این پیکر عظیم است، در حقیقت هجوم به حیات اجتماعی یک جامعه است. چنین مهاجم و قاتلی یاغی شناخته شده و قرآنمجید او را به عنوان عضو جامعه نمیشناسد چرا که با جامعه در ستیز است. در چنین وضعی بقای او با حیات جامعه در تضاد است و باید به نابودی او برخاست زیرا در قصاص تداوم حیات اجتماعی تضمین شده است : «صاحبان خرد، حکم قصاص برای حفظ حیات شما است تا مگر از قتل یکدیگر بپرهیزید» .
در باب زشتی قتل نفس و عواقب آن، اخبار و روایات زیادی از رهبران دین نقل شده که بیانگر عظمت گناه قتل نفس است. چنانکه در فروع کافی از محمّد بن مسلم روایت نموده است : راوی میگوید از حضرت باقر (ع) از معنی آیه شریفه سئوال نمودم که خداوند احدیّت میفرماید: هر کس که به ناحق یک نفر را بکشد در صورتی که مقتول کسی را نکشته باشد، مثل آن است که او همة مردم را کشته است، چیست؟ حضرت در جواب فرمود برای قاتل، خداوند عالم در آتش جایگاهی قرار میدهد که اگر او همة مردم را میکشت، وارد نمیشد در آتش مگر به آن محل » .
هم چنین در فروع کافی از ابیالجار، روایت کرده که او از ابیجعفر (ع) نقل نموده است که: « حضرت فرمود کسی نیست که در راه حق و یا باطل کشته شده است مگر این که در روز قیامت محشور میشود، در حالی که با دست راست قاتلش را گرفته و با دست چپ سر بریده خود را، در حالی که از رگهای گردنش خون جاری میشود عرض میکند: پروردگار از این شخص سئوال کن چرا و برای چه من را کشته است. پس اگر کشتن او برای رضای خداوند احدیت باشد، قاتل را به بهشت و مقتول را به جهنم میبرند و اگر قاتل بگوید برای رضای کس دیگر او را کشتهام در آن وقت به مقتول امر میشود، او را بکش، چنانکه او را کشته است و بعد خداوند عالم عزّ و جل در حق آنها هر چه بخواهد، حکم میکند» .
در همین زمینه در روایتی دیگر، ابیحمزه ثمالی از حضرت سجاد (ع) نقل میکند که پیامبر اسلام (ص) فرمودهاند: مغرور نکند شما را قوّه و قدرت بازوی خودتان که آنها را با مردم آغشته و آلوده کنید. به درستی که برای آن خون در نزد خداوند عالم قاتلی است که دائماً زنده میباشد و نمیمیرد. گفتند: یا رسول الله مقصود از قاتلی که نمیمیرد، چیست؟ فرمود آتش جهنم است» .
با ملاحظة روایات فوق چنین نتیجه گرفته میشود که هیچ نظام اجتماعی به اندازة سیستم حقوقی اسلام، به حیات انسان و عمل قتل و مجازات قاتل اهمیّت نداده است. شریعت مقدّسه اسلام، از لحاظ اجتماعی و اخلاقی قتل را زشتترین عمل انسانی در پیشگاه خداوند متعال و امت معرفی کرده و حتّی آن را با قتل یک جامعه مساوی دانسته و برای عمل قتل از نظر حقوقی، جزای دنیوی حسب مورد قرار داده و در دنیای ابدی، وعده آتش جهنم را داده است.
جهت دانلود متن کامل مقاله قتل عمد کلیک نمایید